میلاد دو نور
بانو...
تمام دلم در تو خلاصه شود باز کم است...
اینجا تمام حرفهای دل را می توان واگویه کرد...
خانه کریمه جاییست همچون بهشت...
و شهر من را مردمانیست با دلهایی از جنس کویر...
که با کرامت تو کویر دلشان روزگاریست که دریاست...
غرق در افکار بودم بی قرار
از دو چشمم موج می زد انتظار
با خودم گفتم عجب دنیا بد است
هر که اهل عشق باشد مر تد است
چون میسر نیست ما را کام او
تا به کی دل خوش کنم با نام او
با که حرف خویش را نجوا کنم
قبر لیلی را کجا پیدا کنم
کاش از قلبم به قبرش راه داشت
کاش زهرا هم زیارتگاه داشت
زین همه شادی و عشرتها چه سود
کاش قبر مادرم مخفی نبود
ناگهان ازسوی حق آمد پیام
می دهم بر درد هایت التیام
قبر زهرا گر چه از دیده گم است
بارگاه با شکوهش در قم است
ای که گفتی مادرت مظلومه است
حضرت زهرا همان معصومه است
با خودت هر گاه تنها میشوی
خسته و دلتنگ زهرا میشوی
قم برو که خانه ی عشق همه است
صاحب آن خانه بی بی فاطمه است
چون که تو عرض ارادت کرده ای
قبر زهرا را زیارت کرده ای
خاک او مانند خاک علقمه است
هم حسین و هم رضا هم فاطمه است
این مکان موعود هر هم عهدی است
زائر ثابت در اینجا مهدی است
"سیدامیرحسین حسینی"