تجلیل از مربیان مرکز امور جوانان
به مناسبت گرامیداشت هفته معلم طی مراسمی با حضور معاون امور جوانان جناب آقای مصباحی از مربیان کلاس های آموزشی معاونت امور جوانان با اهداء گل و هدایایی تقدیر به عمل آمد.
دوستان دست مریزاد.....
خدا قوت ......
به مناسبت گرامیداشت هفته معلم طی مراسمی با حضور معاون امور جوانان جناب آقای مصباحی از مربیان کلاس های آموزشی معاونت امور جوانان با اهداء گل و هدایایی تقدیر به عمل آمد.
دوستان دست مریزاد.....
خدا قوت ......
«روز معلم بر تمامی بزرگان عرضه تعلیم و تربیت مبارک باد»
زینب ای آئینه زهرا نما
زینت وجه علی مرتضی
دلربائیت جهان را کرده مات
زائر رویت دو چشم مصطفی
گر نبودی عشق هم هرگز نبود
جلوه ای از یک ظهورت کربلا
میلاد اسوه صبر و وفا حضرت زینب کبری (س) گرامی باد
در خجسته روز میلاد بانوی کربلا، پرستار دلهای زخم دیده خرابه های شام و در فرخنده روزگرامی داشت مقام پرستار یاد همه پرستاران صحنه جهاد و نبرد خصوصا امدادگران را گرامی داریم؛ یاد همه آنانی که زیر باران گلوله و آتش با کمترین امکانات و با یک دنیا مهر و ایمان، بر زخم های جهادگران و رزمندگان مرهم نهادند و تا پای جان ایستادند. پاینده باد یاد گرامی شان در باغ های ذهن ما و مبارک باد این روز گرامی بر همه پرستارانی که از چشمه ایمان آنان سیراب شدند.
۱۸ لغایت ۲۳ فروردین (هفته سلامت) گرامی باد
سلامت باشید
نتایج مسابقه کتابخوانی به سوی روشنایی ۹ از کتاب (سیره آفتاب) حضرت امام خمینی (ره) اعلام شد.
در این مسابقه که هر ماهه توسط نهاد کتابخانههای عمومی استان اجرا میشود افراد مشروحه زیر از معاونت امور جوانان هلال احمر به عنوان نفرات منتخب برگزیده شدند.
ضمن تبریک به این دوستان برایشان آرزوی موفقیت داریم.
فاطمه آسمانی منصوره پایانی فر
طیبه سلطانی فر علیرضا مینویی
برای تمام چیزهای منفی که ما بخود میگوییم، خداوند پاسخ مثبتی دارد،
تو گفتی «آن غیر ممکن است»، خداوند پاسخ داد «همه چیز ممکن است»،
تو گفتی «هیچ کس واقعاً مرا دوست ندارد»، خداوند پاسخ داد «من تو را دوست دارم»،
تو گفتی «من بسیار خسته هستم»، خداوند پاسخ داد «من به تو آرامش خواهم داد»،
تو گفتی «من توان ادامه دادن ندارم»، خداوند پاسخ داد «رحمت من کافی است»،
تو گفتی «من نمیتوانم مشکلات را حل کنم»، خداوند پاسخ داد «من گامهای تو را هدایت خواهم کرد»،
تو گفتی «من نمیتوانم آن را انجام دهم»، خداوند پاسخ داد «تو هر کاری را با من میتوانی به انجام برسانی»،
تو گفتی «آن ارزشش را ندارد»، خداوند پاسخ داد «آن ارزش پیدا خواهد کرد»،
تو گفتی «من نمیتوانم خود را ببخشم»، خداوند پاسخ داد «من تو را بخشیده ام»،
تو گفتی «من میترسم»، خداوند پاسخ داد «من روحی ترسو به تو نداده ام»،
تو گفتی «من همیشه نگران و ناامیدم»، خداوند پاسخ داد «تمام نگرانی هایت را به دوش من بگذار»،
تو گفتی «من به اندازه کافی ایمان ندارم»، خداوند پاسخ داد «من به همه به یک اندازه ایمان داده ام»،
تو گفتی «من به اندازه کافی باهوش نیستم»، خداوند پاسخ داد «من به تو عقل داده ام»،
تو گفتی «من احساس تنهایی میکنم»، خداوند پاسخ داد «من هرگز تو را ترک نخواهم کرد»..........
آیا کلبه شماهم در حال سوختن است؟
تنها بازمانده یک کشتی شکسته توسط جریان آب به یک جزیره دورافتاده برده شد، با بیقراری به درگاه خداوند دعا میکرد تا او را نجات بخشد، ساعتها به اقیانوس چشم میدوخت، تا شاید نشانی از کمک بیابد اما هیچ چیز به چشم نمیآمد.
سرآخر ناامید شد و تصمیم گرفت که کلبه ای کوچک خارج از کلک بسازد تا از خود و وسایل اندکش را بهتر محافظت نماید، روزی پس از آنکه از جستجوی غذا بازگشت، خانه کوچکش را در آتش یافت، دود به آسمان رفته بود، اندوهگین فریاد زد: «خدایا چگونه توانستی با من چنین کنی؟»
صبح روز بعد او با صدای یک کشتی که به جزیره نزدیک میشد از خواب برخاست، آن میآمد تا او را نجات دهد.
مرد از نجات دهندگانش پرسید: «چطور متوجه شدید که من اینجا هستم؟» آنها در جواب گفتند: «ما علامت دودی را که فرستادی، دیدیم»!!!
آسان میتوان دلسرد شد هنگامی که به نظر میرسد کارها به خوبی پیش نمیروند، اما نباید امیدمان را از دست دهیم زیرا خدا در کار زندگی ماست، حتی در میان درد و رنج.
دفعه آینده که کلبه شما در حال سوختن است به یاد آورید که آن شاید علامتی باشد برای فراخواندن رحمت خداوند....
بگذارید و بگذرید
ببینید و دل مبندید
چشم بیندازید و دل مبازید
که دیر یا زود
باید گذاشت و گذشت
از فرمایشات حضرت علی (ع)
کلاس امداد و کمکهای اولیه و فنورز داروخانه جهت خواهران عضو کانون دانشجویی هلال احمر در دانشگاه قم آغاز گردید.
میگویند در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی میکرد که از درد چشم خواب بچشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود.
وی پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یک راهب مقدس و شناخته شده میبیند. وی به راهب مراجعه میکند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد که مدتی به هیچ رنگی بجز رنگ آبی نگاه نکند.
وی پس از بازگشت از نزد راهب به تمام مستخدمین خود دستور میدهد با خرید بشکه های رنگ آبی تمام خانه را با آبی رنگ آمیزی کند . همینطور تمام اسباب و اثاثیه خانه را با همین رنگ عوض میکند. پس از مدتی رنگ ماشین ، ست لباس اعضای خانواده و مستخدمین و هر آنچه به چشم می آید را به رنگ آبی و ترکیبات آن تغییر میدهد و البته چشم دردش هم تسکین می یابد. بعد از مدتی مرد میلیونر برای تشکر از راهب وی را به منزلش دعوت می نماید.
راهب نیز که با لباس نارنجی رنگ به منزل او وارد میشود متوجه میشود که باید لباسش را عوض کرده و خرقه ای به رنگ آبی به تن کند. او نیز چنین کرده و وقتی به محضر بیمارش میرسد از او می پرسد آیا چشم دردش تسکین یافته ؟ مرد ثروتمند نیز تشکر کرده و میگوید :" بله . اما این گرانترین مداوایی بود که تاکنون داشته."
مرد راهب با تعجب به بیمارش میگوید بالعکس این ارزانترین نسخه ای بوده که تاکنون تجویز کرده ام. برای مداوای چشم دردتان، تنها کافی بود عینکی با شیشه آبی خریداری کنید و هیچ نیازی به این همه مخارج نبود.
برای این کار نمیتوانی تمام دنیا را تغییر دهی ، بلکه با تغییر چشم اندازت میتوانی دنیا را به کام خود درآوری. تغییر دنیا کار احمقانه ای است اما تغییر چشم اندازمان ارزانترین و موثرترین روش میباشد.
آسان بیندیش!!! راحت زندگی کن!!!