روایت روزنامه شهروند از زوج جوان تیم سحر جمعیت هلالاحمر استان قم// شرکای غم و شادی
بعد از حادثه زلزله در غرب کشور، معاونت امور جوانان جمعیت هلالاحمر استان قم فراخوانی جهت اعزام به مناطق زلزلهزده به اعضای واجد شرایط تحت حمایتهای روانی ابلاغ کرد. بعد از اطلاع، سید امید میرزا رضائی و طاهره جوشقاننژاد زوج جوان عضو تیمهای سحر جمعیت هلالاحمر استان قم برای حضور در مناطق زلزلهزده ابراز آمادگی کردند.
سید امید میرزا رضائی در خصوص حضور خود و همسرش در تیمهای سحر به «شهروند» میگوید: «من و همسرم با اشتیاق فراوان با توجه به سوابق قبلی کار مشترکمان در چنین فضاهایی اعلام آمادگی کردیم که صبح ١٩ آذر ماه به اتفاق هم در کنار سایر اعضای تیم سحر قم اعزام شدیم که طبق جلسات و نشستهای قبلی در خصوص وظایف و گروهبندی معین شد که اینجانب با مسئولیت همکاری در بخش روابط عمومی تیم و همسرم با مسئولیت مشاوره و روانشناس تیم وارد منطقه شویم.»
او ادامه میدهد: «در مسیر جاده در نزدیکیهای کرمانشاه با چشمهای بیدار و دلی بیقرار منتظر دیدن هر صحنههای دلخراشی بودیم که سر بر شیشه خودرو و با حالی دگرگون خودمان را جای هموطنانمان میگذاشتیم و میدانستیم که این احوالمان تازه شروع کار است و سپس کمکم که وارد محیط شدیم و نگاههای گرم اهالی سرزمین ایستادگی و پایداری را دیدیم، بهدرستی به همت بالا و جایگاه والای این مردمان بیشتر پی بردیم که در طی این ۴روز حضور و فعالیت تیم سحر قم در مناطق، بنده با پوشش تصویری فیلم و عکس، مجری و گزارشگر توانستم واقعیتهایی از آثار بعد از زلزله را ثبت و ضبط کنم که در طی پوششهای تصویری مناطق با لایحههای نزدیکتر ارتباطی با این مردمان صبور و مهربان مواجه شدیم.»
طاهره جوشقاننژاد نیز به عنوان کارشناس روانشناسی تیم سحر قم در اینباره میگوید: «با دیدن هموطنانم در میان آوارها و انبوهی از خاطرات تلخ و شیرین عزیزانشان در آن لحظه از خداوند خواستم تا صبر و تحملی به من و همکارانم بدهد تا حداقل بتوانم گوش شنوایی برای دردهایشان باشم و شاید کمی از سنگینی این غمواندوه از دوش آنها برداشته شود.»
او ادامه میدهد: «از دلخراشترین صحنههایی که در قاب چشمانم نقش بست دستهگل عروسی پدر و مادر آرین کوچولو بود که روی تلی از خاک و آجر خودنمایی میکرد. آرین مادر و خواهر و برادر بزرگش را در زلزله از دست داد و امروز را تنها با پدر و خانواده پدری با غم از دستدادن آنها را سپری میکند، پدر آرین به محض دیدن ما برق امید در چشمانش دیده شد و با جاریشدن اشک از دیدگانش فشار ناشی از فقدان عزیزانش کمی سبکتر شد.»
او صحبت خود را ادامه داد: «نگرانی پدر از تنها بزرگکردن آرین از یک طرف و خواهشاش از اینکه همچنان در کنارشان باشیم پای رفتن را برایم سنگین میکرد. پسر سه سالهای که شب زلزله از شدت لرزه به زمین خورده دچار اضطراب و انزوا شده بود.»
او افزود: «از هیچکسی هدیهای قبول نمیکرد و وارد بازی با بچههای دیگر نمیشد؛ اما کمی بعد از شنیدن صحبتهای من و خالهاش و احساس آرامشکردن کمی از پیله خودش بیرون آمد و هدایا را قبول کرد. با وجود مشکلات و دغدغههای فکری فراوان تمام حرف بزرگترها به ایجاد آرامش و سرگرمی برای بچههایشان ختم میشد.» او افزود: «ایجاد وضعیتهای بحرانی و بر هم ریختهشدن روند عادی زندگی منجر به لجاجت، انزوا یا فعالیت زیاد و مشکلات خلقی و هیجانی در زندگی افراد میشود اما از آنجا که کودکان مهارتهای کمتری در کنترل احساسات و هیجانات خود دارند، بیشتر در معرض آسیب قرار میگیرند که در این راستا لازم دانستیم به والدینشان چند تکنیک روانشناسی تحتعنوان بازتوانی و پیشگیری از آسیبهای روحی، روانی و اجتماعی را آموزش بدهیم تا با بکارگیری این روشهای موثر بتوانند به خوبی از بحران عبور کنند.»
- ۹۶/۰۹/۲۸